شایان نجاتی ::
یکشنبه 85/4/11 ساعت 12:39 عصر
نگاهت میتراود چون گل شبتاب صحرایی
دلم را میبرد با خود به سمت شهررویایی
دلم پیکر تراش آرزوهای تو میگردد
دران فرصت که می افتد گذردرباغ تنهایی
دران خلوت که با آواره گیهای تو می پیچم!
ترا میریسم از نیلوفر زیبای دریایی
تنت را در حریر لاله های شعرمی پیچم
نگاهت را به کاغذ می کشم رنگین و سودایی
سپس ابر بهاری میکشم همسایهء خورشید
که میریزد پس از باران گل سرخ اهورایی
***** *****
گل سرخ اهورا را بدور دامنت گیرم
که روشنتر بتابی در غزلهایم تماشایی.
( میران )
کلام مهربانی()